بسم الله الرحمن الرحیم
هر چند خود حقیرم را نا چیز تر ،پست و مجرم تر از آن میدانم که خدمت برادران عزیزم کلماتی را عرضه کنم و هستند و بودند برادرانی بسیار نزدیک که با داشتن توشه های علمی و عملی و تقوائی و آن تهذیبها و خودسازیها خاموش و بی صدا و مظلوم و گمنام آمدند به اسلام و انقلاب اسلامی و مسلمین خدمت کردند و غریبانه و تنها رفتند بی آنکه حتی نامی از خود باقی نه جدا شرمم می آید با آن همه بی خبری و ........با آن همه سیاهی و آلودگی باز جاهلی و زبان درازی و قلم فرسائی کنم به هر تقدیر برای خدا حافظیوطلب بخشش هم که شده کلماتی ولو ملال آور عرض می کنم که ماراه بس دراز در پیش داریم و ملتمس دعائیم ، ای برادران جز برای تجارت و امتحان و برای رسیدن به کمال به دنیا آمده ایم ؟زندگی خورد و خواب نیست و بعد هم مردن ،زندگی یعنی رشد و سیر استکمالی ، یعنی ایمان ، هجرت ،جهاد،شهادت ایمان واعتقاد ما به این است که مهمترین و شریف ترین و نزدیک ترین مخلوقات خداوند انبیا و اولیا و ائمه معصومین اند .بهتریین اولیاءخداوند صلحا و صدیقین و شهدایند و حسین (ع)کشتی نجات و نور هدایت است اینها سرمشقها و اسوه ها . ونمونه هائی هستند که ما باید به آنها اقتدا کنیم اگر پیرو آنها هستیم که آنها تفسیر کننده و هادی راه خدایند ...اینها چه جور زندگی کردند ؟خدا از اینها چه خواست ؟راستی نمایش بزرگ کرببلا چه چیزی را می خواست به ما بفهماند آن یکی زبح اسمائیل و آن دیگری ها .....کشتن و سوزاندن انبیا و اولیا ءچه درسی را به ما میخواهد بدهند ؟درس فتنه و امتحان آیا یا کشته شدن در راه خداوند شرافت و فظیلت و کرامت نیست ؟بلکه شرافت است که میبینی نصیب هر خسی و خاشاکی نمی شود بلکه مدار افتخار و گوهر گران مایه ایست که خداوند فقط به اهلش که لیاقت شایستگی و ظرفیت وجودیشان بتواند آن را بچشد و درک کند می دهد .
شما باید بدانید که این قرن به تعبیر امام امت قرن غلبه مستضعفین (سپاه نور )بر مستکبرین سپاه ظلمت است و درنگ خیانت است و اگر کشته شدن افتخار نبود اگر سفر به دیار او با گلوی سرخ شرف نبود و فضیلت نداشت و اکر . . .دستت به پیشانی سایه کن و کاروان خط سرخ شهادت که خط محمد (ص)و آل اوست را ببین ،ببین در این صف کیست و کیستاند از ابراهیم تا محمد (ص) از محمد (ص)تا علی که تا زیست با شمشیر جهاد و مبارزه و خون دل خوردن و فاطمه (س)که او شهید بود و حسن (ع)مظلوم گمنام و حسین (ع)هم و . . .تا خمینی آن نایب و وصی سرباز و فداکار و متقی و عارف و زاهد که از تبار مظلومان بنی هاشم است آنها و ایشان چه هدفی داشتند و دارند ؟ ماچه هدفی داریم ؟آیا علی (ع) در صفین و نهروان حسین در کربلا و محمد در بدر و خندق چه می فرمود و امام امت مرجع تقلید امام روحی فدا چه می فرمایند که می فرمایند : ما از نسل ایستادگانیم نشستن بر ما ننگ ست اگر میترسیم و واهمه داریم اگر شهامت و جوانمردی آن را نداریم که در این صف باشیم و از این رو به لولیدن خو کردهایم و اگر عادتمان راحت طلبی است و به درد بی دردی و بی غیرتی دچاریم و دردی غیر از درد شکم و خوردن نداریم .و اگر آماده ایم که فربه شویم آیا راستی خدا انسان را که آفرید می خواست دامداری باز کند این همه که دام داشت ،میخواست انسان درست کند و این هم از یک راه است و آن امتحان و پالایش و تصفیه و تزکیه .
حالا چه کسی تلف شد ؟ما که ندیم در این غم خانه ؟یا شهدا ؟ چه کسی حسرت به دل شد ؟ کی ؟ تو یا شهدا تو که در ذلت و اعمال تکراری خوردن خوابیدن و لمیدن مانده ای یا آنکه پرواز سبز از قله نور به دیار او کردند گیرم چهارصد من برنج و چه هم خوردی تو که در مقابلت میبینی در خانه هایتان شتر مرگ خوابیده و همین خاک را که دوست داری چشمانت را پر می کند مگر دنیا وفا دارد ؟دارد ؟توی این دنیا و خصوصا آن طرف در آخرت شیطان عجوزه بزک کرده دنیا به ریش کدام میخندد به ریش من یا تو ؟که رو میکند به خدا و می گوید مگر من نگفتم او از من پست تر است که گفته اند پلکان این دنیا ما و منی است عاقبت از پلکان افتادنی است .
چند سفارش خدمتتان دارم :
تا آنجایی که بنده حقیر شنیدهد و چشمانم دیده است دو سه جا شیطان بساط پهن می کند و به قول معروف بازارش گرم است 1-انجایی که جهل باشد 2-آنجا که غفلت باشد و تنهایی اگر ما بتوانیم این دوسه بازار را را تخته کنیم هر اندازه ای که بتوانیم به همان اندازه شیطان بساطش را جمع میکند و از مقرها ومحله ها درون نفس اماره داخلی برون نفس اماره خارجی فرار میکند اما نه اینکه نیاید نه یواش ،یواش و مخفی می آید که حضرت علی میفرمایند ظرافت و خفای شرک مثل جای پای مورچه سیاه بر سنگ سیاه در دل شب است گرونها و گردانها نفوذ میکند اما در مرکز فرماندهی تو یعنی ارکان ارکان اعتقادی و تکیه گاه ایمانی نمی تواند نفوذ کند اینجا امید به هدایت و بخشش گناهان است .
اگر بتوانم و قابل باشم مطمئن باشید آن طرف آخرت که آمد پردها کنار خواهد رفت و خواهید یافت که چرا رفتمد و وقتی به عالم معنی راه پیدا کردی جوابتان را آن روز خواهید گرفت که خوب راهی رفتم واقعا ،به کام و آرزویم رسیدم به خودش قسم اگر ازدواج می کردم و در خانه میماندم و مثل خیلی ها می لولیدم به اسم زنگی حسرت به دل و ناکام بودم و لو صد سال از عمرم می رفت البته همان روز که در خانه بودم خودم را برای این مسافرت آماده می کردم من از اول علاقه به این راه داشتم لذا کشته شدم تا : اولا شما را مقتدی کرده باشم به مقام ولایت حضرت اباعبدالله الحسین (ع).ثانیا: شما را به عمق مصیبت ابا عبدالله الحسین و زینب کبری برسانم و اشک پاک شما را فقط به خاطر آنها بلغزانم. ثالثا: در آن طرف یعنی آخرت و آن هنگامه یعنی روز محشر که فرار می کنند اگر قابل باشم و روزنه امیدی برای شما باشم پدر عزیزم و مادر مهربانم من منطق دارم دلیل و برهان باز و روشن و واضح دارم در درجه اول اینکه بهترین و شریف ترین انسانها یعنی ائمه و انبیا شهید شدند و در ثانی عقل هر انسان سلحشور جوانمردی اقتضاء میکند که از دین و ناموس و حیث و مملکت خود دفاع کند پس امید وارم از من راضی باشی و این حقیر ناقابل که شما را آزرده خاطر نمود ببخشید و به رضای خدا راضی باشید سخن آخر بنده این است که به هیچ وجه از بنیاد شهید چیزی نگیرید که نمی گیرید و مهمتر اینکه سفارش میکنم به اینکه ما هم یک شهید داده ایم که یک باری و تحمیلی به بنیاد شود مطرح نباشد و همین سفارش را به همه خانواده های معظم و گرامی شهدا دارم و امیدم این است که اینطور باشد .
خداوندا امام امت و فقیه عالیقدر را در کنف حمایت محفوظ و موید بدار خداوندا خودت را ما بشناسان
خداوندا ما را به وظایفمان آشنا و در انجامش استوار و با همت فرما
خداوندا مجروحین و معلولین را شفا عنایت فرما خداوندا ررزمندگان اسلام را به پیروزی نهائی برسان
" والسلام علی من التبع الهدی "
شهید ناصر عابدیان 5/101365
افزودن دیدگاه جدید